انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان کوتاه پیکر سرد |هانیه علیپور کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: پسری شجاع از تبار ایران می‌خواهد به‌خاطر دفاع از کشور و ناموسش به جنگ با داعشی‌های کافر برود و مدافع حرم بشود ولی چون برای یک مادر جدا شدن از فرزندش سخت است، مادرش از ترس جانِ دردانه پسرش یک شرط می‌گذارد؛ شرطی که پایش را به رفتن سست می‌کند و دلش را پر از غم، شرطی که اگر به آن عمل نکند نمی‌تواند برود. این شرط چیست که قلب پسر داستان را این‌گونه لرزانده؟ چه می‌شود اگر به قولی که داده عمل نکند؟ مقدمه: از دست من ای چرخ گرفتی پسرم را لعنت به جفای تو شکستی کمرم را افسوس که روی مه او سیر ندیدم بر خاک فکندی چه زیبا قمرم را هم نور دو چشم من هم طاقت جان بود بردی ز کفم طاقت و نور بصرم را آخر ز بد حادثه خم شد کمر من دیدم که شده غرق به خون شیر نَرَم را آخر ز من خسته چه دیدی و شنیدی؟ چون برف نمودی از محن موی سرم را این تازه جوان حاصل عمر و ثمرم بود بر باد فنا داده ای آخر ثمرم را از دست من افتاد عصا در موقع پیری صد پاره نموده غم مرگش جگرم را جز صبر ندارم به جهان چاره ی دیگر این گونه نوشتند قضا و قدرم را (محمود ژولیده)

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.