انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان کوتاه اچارگ| بهار زارع کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: قلبی که تکه-تکه شد، نسبتی که فراموش شد و در آخر پسر بچه‌ی نه ساله‌ای که قربانی آن ماجرا شد. انگار تمام دنیا دست‌به‌دست هم دادند تا آن را متهم کنند؛ اما دنیا به کنار، چرا او؟ اویی که تمام خاطراتش بود، چطور توانست چنین کاری کند؟ دنیا نامرد است و قهرمان پسرک نامردتر! زندگی‌اش به مو بند بود؛ اگر حرکت می‌کرد، مو پاره می‌شد و اگر می‌ایستاد کم-کم آن تکه مو پاهایش را می‌برید. چه می‌کرد که هرچه بود از اجبار بود! مقدمه: همه‌ی انسان‌ها روزی به یک جایی می‌رسند که کمرشان خم می‌شود، بند دلشان پاره و نفس‌هایشان از آن حجم بی‌رحمی به شمارش می‌افتد. درست همان روزی کمرش خم شد که هنوز بچه بود و در اوج کودکی پیر شد. سوخت و ساخت و خودش را نابود کرد، برای چه؟ یک مایع نایاب به نام خون؟!

مطالب پر لایک
مطالب محبوب
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.