انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان کوتاه نبض ها نمیمیرند | آیدا اسماعیلی راد کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: برای عشق رفتیم و سرانجام راه مرگ را طی کردیم. برای باران رفتیم و در آخر سیل خون را در نظر گرفتیم. حال من خوبمو تو هنوز قصد چشم گشودن نداری! تا کی؟ تا کی باید منتظر تکان خورد پلک‌هایت باشم؟ تا کی باید دم گوشت نجوای عاشقانه سر دهم تا بیدار شوی؟ تا کی قصد داری این قلب عاشق مریض را منتظر نگه داری؟ مقدمه: این چیست که چون دلهره افتاده به جانم حال همه خوب است، من اما نگرانم در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر مثل خوره افتاده به جانم که بمانم چیزی که میان تو و من نیست غریبی است صد بار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت آنقدر که خالی شده بعد از تو جهانم از سایه‌ی سنگین تو من کمترم آیا؟ بگذار به دنبال تو خود را بکشانم ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم «فاضل نظری»

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.