انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان کوتاه یک عمر و هفت دقیقه| کیمیا مریدی کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: وقتی یه نفر می‌میره، مغزش تا «هفت دقیقه» زنده می‌مونه و فعالیت می‌کنه. توی اون هفت دقیقه تمام خاطرات اون فرد به شکل یه فیلم کوتاه از جلوی چشم‌هاش رد می‌شه‌. هفت دقیقه در برابر یک عمر زندگی... وقتی بهش فکر می‌کنی احساس عجیبی بهت دست می‌ده، اون هفت دقیقه قراره تلخ باشه یا شیرین؟ اگر فقط هفت دقیقه مهلت زندگی داشتیم با کی اون دقایق رو می‌گذروندیم؟ مقدمه: لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم... تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست! تا بدانی نبودنت آزارم می دهد! لمس کن نوشته‌هایی را که لمس ناشدنیست و عریان… که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد! لمس کن گونه‌هایم را که خیس اشک است و پر شیار! لمس کن لحظه‌هایم را… تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم! لمس کن این با تو نبودن‌ها را لمس کن… یک عمر و هفت دقیقه در قلبم خواهی ماند!

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.