انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
رمان نازلان ماک | زینب پارسایی کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: تپش دلیل تپیدن قلبش را بخاطر نارضایتی والدین از دست می‌دهد و اهورا عشق تپش با دختری دیگر ازدواج می‌کند و قلب تپش را خرد می‌کند. این جدایی تلخ باعث پرواز آنان رو به تباهی شد آنقدر که باعث ازدواج تپش با پسردایی‌ عاشقش شد. آیا تقدیر آنها با افراد دیگر نوشته است یا قرار است در آخر به هم برسند؟ چگونه با این جدایی کنار می‌آیند؟ ممکن است بچه‌دار شدن اهورا باعث دلسردی تپش شود؟ یا عشق روز افزون علی همسر تپش می‌تواند عشق اهورا را ریشه‌کن کند؟ مقدمه: چشم‌هایت دنیایم بود اما مرا از دیدنشان محروم کردند. چطور امکان دارد انقدر دنیا سنگ شود که دو دلباخته را از هم جدا سازد؟ چطور می‌توانم تقدیر را دور بزنم و دوباره طعم شیرین آغوشت را بچشم؟ راهی وجود دارد؟ میانبر یا حتی مسیری مخفی برای رسیدنم به تو در صورتی که روزگار متوجه‌ش نشود. کاش می‌رفتیم یک جای دور... خیلی دور؛ آنقدر دور که نتوانند ما را پیدا و تباه کنند. باهم زندگی‌ای دور از هیاهوی گوش‌خراش دنیا و آدم‌هایش می‌ساختیم و در آرامش سلطنت خود را در قلب یکدیگر شروع می‌کردیم. دلم روشن است که روزی به هم خواهیم رسید، امیدم برای دوباره با تو بودن را از دست نمی‌دهم. من غرق گناه تو شده‌ام، گناهی شیرین که نمی‌خواهم در آن توبه کنم. نرجس/پروازی

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.