خلاصه: دختری که در یک کافه مشغول به کار است، با وارد شدن فردی به آن کافه اتفاقات عجیبی رخ می دهند؛ اتفاقاتی که باعث میشوند شغل اصلی رها رو شود.
و حال دخترک پا می گذارد بر تمام رویاهایش و وارد این باند می شود، با نقش پلیس!
بازیای همانند شطرنج با یک حرکت میتواند طرف مقابل را کیش و مات بکند و با یک حرکت میتواند ببازد!
باندی پر از رازهایی عجیب، رازهایی که هرکدام میتوانند هم بد باشند و هم خوب.
چه چیزی در انتظار رهاست؟! مقدمه:
اگر آن تکههای پازل را پیدا کنم...
تک-تک آنها را کنار هم بچینم، همه چیز درست میشود؟!
و باز هم معلوم نیس! روزی هزار بار با خودم تکرار میکنم؛ برنده منم ولی خودم هم میدانم این راه همانند بازی شطرنج میمانند، ممکن است با یک حرکت نابودشان کنم و ممکن است با یک حرکت خودم را نابود کنم!
کاش که همیشه سرنوشت بر میلمان پیش میرفت، ولی باز هم همه چیز خوب پیش میرفت؟!
ایدی نویسنده در روبیکا: @Mohadeseh_019
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیامرسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است.
دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان میتوانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.