انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان کوتاه غم اَفزا| بهار زارع کاربر انجمن دیوان

داستان کوتاه غم اَفزا| بهار زارع کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب
خلاصه: همه چیز از آن روز شروع شد، درست روزی که به خود آمدم و دیدم در سردخانه بین انبوهی از مرده‌ها نشسته‌ام و همراه با آنها از سرما جان می‌دهم؛ حتی گاهی خود را در بین انبوهی آتش می‌دیدم که همچون تکه چوبی در آن می‌سوزم و تبدیل به خاکستر می‌شوم. من دیوانه نبودم فقط هرچیزی را که می‌دیدم به زبان می‌آوردم. اما تا کی کابوس روزانه‌ام مرا رها می‌کرد؟ در روز روشن و کابوس؟ الحق که از دیوانه گذشته است، من یک روانی‌ام! مقدمه: به راستی ما به چه علت در سیاهی شب به دنبال نور خورشید می‌گردیم؟! همین‌قدر کوتاه و همین‌قدر ساده! روزگار، ما را بازیچه‌ی دست خود قرار می‌دهد... هرچه قدر هم که التماس کنیم، آنچه نوشته شده را به عمل می‌رساند! مرد همسایه همیشه می‌گفت: « بگذار همیشه یک جای زندگیَت لَنگ باشد؛ رو به راهیِ همه چیز، ترسناک است و بوی طوفان می دهد!»
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: داستان کوتاه غم اَفزا
  • ژانر: تخیلی، ترسناک
  • نویسنده: بهار زارع
  • ویراستار: طناز زارع
  • طراح کاور: مرسانا امیری
  • تعداد صفحات: 17
  • منبع تایپ: دیوان
لینک های دانلود
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.