داستان بلند طعمه سیاه چال | حدیث آزاد کاربر انجمن دیوان
خلاصه کتاب
خلاصه:
میان داستان و حقیقت پردهای است، پردهای که پشت آن رازهای کوچک و بزرگی پنهان شده. پسر جوانی که گناهکار جلوه داده میشود و به مهمانی سلول سرد زندان دعوت میشود و وکیلی که سعی در نجات او دارد.
مواد، دروغ و تهمت سه واژه که آزادی جوانی را سلب کرده و او را به دام مرگ نزدیک ساخته است. حال چه کسی پرده از این رازها برمیدارد؟ دروغ یا گناه؟ کدام یک قاتل آزادی جوان شدهاند؟ مقدمه:
بازیگر اصلی زندگی کیست؟ شانس و تقدیر؟ به راستی این شانس چیست که مردم از آن دم میزنند؟
شانس، تقدیر ک سرنوشت یک لفظ برای موفقیتها و تضاد آن توجیهی برای شکستهای آدمیان است. یعنی باید بپذیریم که کریم و رحیم زندگی انسانها کسی است که سیر زندگی آفریده خود را در مکتب سرنوشت تاریک ثبت مینماید؟
عامل بعدی موثر در زندگی انسانها پول است. آدمی با پول زندگی همنوع خود را بر چوب حراج میزند. برای کسب مقام و یا پولی بیشتر آدمی را طعمه مرگ میکند و به درون سیاه چال سهمگین مادیات میاندازد.
پول یک ورق کاغد، ارزشش از خون والاتر رفته است به طوری که آدمها به جان یکدیگر میافتند و هزاران اعمال کثیف را برای کسب آن ورق کاغد پیاده میکنند.