خلاصه کتاب:خلاصه:جنون، بیماری که گاه و بیگاه در بیمار پدیدار میشود. اول با درد و تشنگی غیرقابل باور شروع و در نهایت با کشت و کشتار مردم تمام میشود.نه صبر کنید، این یک بیماری نیست! نفرین، آری این اسم بیشتر به او میآید. نفرینی مخوف که نسل به نسل در یک خاندان چرخید و در نهایت به او رسید. اویی که تمام عمرش را صرف پیدا کردن یک درمان برای جنونش و گشتن به دنبال آن فرد کرد؛ اما چه شد؟ چرا تمام آن چیزهایی که به دنبالشان بود در مشت آن دخترک اشرافی است؟ دختری که در طول روز یک بانوی با وقار و متشخص است و در شب که میداند؟مقدمه:مراقب باشید، چرا که ممکن است او شما را به عنوان قربانیِ بعدی خود برگزیند.نیمه شبها در و پنجرهی خانه را قفل کنید و به هیچ وجه به بیرون از خانه نگاه نکنید. او در نیمه شبها بیرون میآید، با خنجری خونین و چشمهایی سرخ رنگ که از شدت جنون میدرخشند؛ آرامآرام با قدمهایی نامنظم جلو میآید و در یک آن تمام کسانی را که در مقابلش قرار داشته باشند تکه پاره میکند. تنها چیزی که میتواند عطش آن هیولای مخوف را سرکوب کند، خون است و بس!در حالی که خون از سر و رویش چکه میکند در راس اجساد میایستد و با دیوانگی از سر لذت قهقهه میزند. این جنون است، جنونی که برای تمام طول عمرش بر قلب و ذهن او سایه انداخت است.
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیامرسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است.
دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان میتوانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.