خلاصه کتاب:خلاصه:
میلاد، پسری که زندگیاش با گذشته شومش عجین شده؛ گذشتهای که هیچکس نمیداند چیست و حتی کسی از آن خبر ندارد.
سالها میگذرد و حالا میلاد نوجوان، یک جوان رعنا شده است.
او سعی در نادیده گرفتن دارد ولی قلبش دریده شده است، تمام وجودش در چنگال گذشته تکه و پاره شده است.
چه درگذشته این پسر است که او را رها نمیکند؟ مقدمه:
زمان میگذرد...
هیچگاه مکث نمیکند و راه خود را ادامه میدهد.
مغز دفتر یادداشتی بود برای حک تکتک خاطرات در هر برهه زمانی.
خاطرات خوب، با مداد خاکستری و خاطرات بد، با خودکار سیاه نوشته شدهاند.
مغزم درد میکند؛ این حجم از درد، برای یک دفترچه یادداشت هم زیادی است! *من، برای ماهها خودم نبودم و هیچکس متوجه نشد
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیامرسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است.
دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان میتوانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.