انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
رمان مدلینگ مرموز | رها.میم کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: رها دختری که توی کافه‌ای کار می‌کنه، طی یه سری اتفاقات مدلینگ مرموزی وارد کافه‌ی رها می‌شه، مدلینگ ما وقتی می‌فهمه که رها خونه‌ی پسردایی خلافکارش زندگی می‌کنه سعی داره رها رو از این خونه بیرون‌ بکشه چون توی نگاه اول عاشق هم شدن، اما چجوری؟ به نظرتون چه نقشه‌ای برای نجات رها از اون خونه می‌کشه؟ این مدلینگ مرموز از کجا می‌دونه که داییش خلافکاره؟ اصلا چرا این مدلینگ مرموزه؟ مقدمه: من را دعوت کن به همان کافه همیشگی بوی خوب عطرت، میز چوبی و نگاه مستت دست من فنجانی و غزل در دستت و هوا پاییزی‌ست و کمی ابری و سرد، عابران چتر به دست پشت هم در گذرند! شنبه بارانی، گوش من تیز شد از خنده تو و چه حال خوبی روبه‌رویم گل گلدان محبت و دو چشمت که عجب غوغایی ست، من سؤالی دارم می‌شود چشم تورا دید و نمرد؟ می‌شود آیه قرانی بارانی را لای این شعر سرود؟ می‌شود سهم دو چشمان تو باشم هر دم؟ می‌شود پلک نزد؟ قهوه‌تر از چشمت تؤی فنجان کدام کافه چیست؟ کافه چی فنجانم پیش چشم تو بود و در آن زل زد و گفت! وای بر تو که چنین قهوه تلخی داری!

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.