انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان کوتاه هرسام | نوشین علیجانی کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: جنگ است‌، همه‌‌ی دنیا‌ بر اثر این‌ جنگ در آشوب و ولوله‌ است‌. جنگ‌جهانی‌ بود‌ دیگر‌. من‌، من دخترکی‌ با چشم‌هایی‌ مشکی‌ و‌ موهایی‌ پریشان، عاشق‌ می‌شوم‌؛ در تهرانی از جنگ و‌ جدال‌ که آشفته بود‌ و من دل‌آشفته‌تر خود را به او‌ باختم‌‌، همان موقع‌ که نگاهم به پیاله‌های پر از عسل‌ چشمانش‌ گره‌ خورد‌. او‌، افسر‌ انگلیسی، کجا‌؟ منِ‌ دخترک‌ ایرانی‌ِ‌ پریشان‌ کجا‌؟ آری روزها‌ گذشته‌ و‌ من‌ منتظر‌ و‌ خسته‌، آیا‌ باز هم او را می‌بینم؟ باز هم من‌ را می‌بیند؟ آیا بازهم‌ عاشقم‌ می‌ماند؟ مقدمه: اگر درمان کنم امکان ندارد که درد عشق تو درمان ندارد ز بحر عشق تو موجی نخیزد که در هر قطره صد طوفان ندارد غمت را پاک‌بازی می‌بباید که صد جان بخشد و یک جان ندارد به حسن رای خویش اندیشه کردم به حسن روی تو امکان ندارد فروگیرد جهان خورشید رویت اگر زلف تواش پنهان ندارد اگرچه در جهان خورشید رویش به زیبایی خود تاوان ندارد سر زلف تو چون گیرم که بی تو غمم چون زلف تو پایان ندارد.

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.