انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان همراهت می‌آیم| غزلی کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: در محاصره خلافکارانی گیر افتاده‌ایم که قصد نابودی دشمنشان که من باشم را دارند؛ اما نباید بگذارم عزیز دردانه‌ام را آزار دهند و باید این قائله را هر چه زودتر ختم کنم اما چگونه؟ تا قبل از رسیدن همکارانم چگونه بین مرز مرگ و زندگی قدم بردارم و سعی کنم زمان بخرم؟ آیا در این وضعیت خطرناک و دلهره‌آور می‌توانم از عشقم محافظت کرده و او را از خطر دور کنم؟ مقدمه: گاهی همه چیز آنطور که ما می‌خواهیم پیش نمی‌رود. گاهی دو دلداده به هم می‌رسند ولی نه به شادی و خوش و خرمی! گاهی عشق‌ها پایانی ندارند بلکه بی پایانند و غمش تا قیامت ادامه دارد. به هم می‌رسند اما در اوج نرسیدن! در آغوش یکدیگر اما دور ز هم... گاهی انتهای عشق‌ها شیرین نیست بلکه همانند شکلات تلخ به دل می‌نشیند با این وجود که تلخی را مهمان کامت می‌کند.

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.