خلاصه کتاب:خلاصه:
منی که در پر قو بزرگ شده بودم و همیشه همه چیز در اختیارم بوده است عاشق اویی شدم که از خود خانواده دارد؛ اما باز هم باید به دست میآوردم و از آن خود میکردمش! مثل همیشه این قدرت من بود.
و اما چگونه امیر را راضی کنم تا مرا هم در باغچه کوچک قلبش راه دهد؟! راه وارد شدن به زندگی او چیست؟ آیا موفق خواهم شد تا قلبش را تسخیر کنم؟! مقدمه:
دل دادم به نگاهی که از خود صاحب داشت و اما منی که خواهان لمس دستانش هستم.
قلبم را چه کنم که با دیدنش عالم و آدم را از شور و شوقش مطلع میسازد و چیزی نمانده است تا مرا انگشت نمای خاص و عام کند!
میخواهمت، حتی اگر نیمی از وجودت متعلق به دیگری باشد، حتی اگر در قلبت گوشهای کوچک در اختیارم بگذاری و تنها یک دستت دستانم را بگیرد.
شریک میشوم تو را با دیگری! چرا که همین نصف قلبت هم برایم کافیست. میتوانم سالها در گوشهای دنج بنشینم و به موسیقی گوشنوازش گوش بسپارم.
«نرجس پروازی»
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیامرسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است.
دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان میتوانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.