انجمن نویسندگی دیوان
کلبه ای برای قصه های ما
داستان کوتاه نگاریسم موهبت | زهرا قبادی کاربر انجمن دیوان

خلاصه کتاب: خلاصه: کودک را که در میان آغوشم نهادند حتم دارم زمان در همان لحظه ایستاد. بدون آن‌که متوجه شوم من دل سپردم به کودکی که خود از داشتن آن منع بودم و غمش کنج دلم، در حوالی ناامیدی‌های بسیار لانه کرده بود. غم خواستن و توانایی نداشتن جانانه مرا اسیر و آواره‌‌ی کوچه و خیابان کرده بود که دست‌خوش روزگار راهی را نشانم داد تا سرانجامش تو باشی. در چرخه‌ی روزگار بر من چه گذشت که به سویت روی آوردم؟ چگونه شد که موهبتت مرا لحظه‌ای مدنظر قرار داد؟ مقدمه: ماندم منی که آغشته به‌ بغضم! منی که از فلاکت روزگار به سویت روی آوردم، منی که از ترس فروپاشی اعتبار و جایگاهم در این جامعه به کویت روی آوردم. احسنت! برای منی که از آغوش پر مهر و موهبت مادرانه، دستان آغشته به عشق و محبت پدرانه محروم بودم سنگ تمام گذاشتی. ای معشوق المعانی، واسطه شدی میان من و آن خوشبختی که هیچ‌گاه قصد آن نداشت دربرگيردم؛ ولی گرفت زیرا تو خواستی. این‌بار نیز محتاج خواستنت هستم؛ محتاج خواستنی که دوباره مرا به پنجره‌ی فولاد و گنبد طلا وصل کند. مرا دریاب که محتاج اندک نگاهی از جانب تو هستم، ای شاه خراسان!

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیام‌رسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است. دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان می‌توانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.