خلاصه کتاب:خلاصه:
دو دختر نویسنده تصمیم میگیرن رمانی درباره دو پسر بنویسن و از اینجا استارت اتفاقات جالب براشون میخوره!
اتفاقاتی که خیلی دور از ذهنه، با کسایی رو به رو میشن که فکر میکردن فقط توی تخیلاتشون باید دنبالشون میگشتن و مسیرشون تغییر میکنه.
چه مسیری پیش روشون قرار میگیره؟
رمانی که مینويسن قراره چه سرنوشتی رو براشون رقم بزنه؟ مقدمه:
اسطورهی من!
افسانه ات را نوشتم غافل از آنکه تو در حوالی ام نفس میکشیده ای!
رویاها ساخته ام با تو غافل از آنکه تو هر لحظه نگهدار ام بوده ای.
اسطورهی بی همتا، با من قدم بزن، بیا تا باهم افسانه ای خلق کنیم، ابر ها را عاشق کنیم.
اثبات کنیم درختان سرخ رنگ پاییز هم میتوانند عاشقانه ترین لحظه ها را بسازند حتی ماهرانه تر از باران!
امن ترین جای ممکن برایم در بین بازوان توست، مرا در بند دستانت اسیر کن.
در کنارت امنیتم تظمین شده است! مرا با عطر عشقت در اوج آسمان ها ببر و هرگز به این دنیای سراسر دردسر باز نگردان
نرگس پروازی
انجمن دیوان سال 1399 در بستر پیامرسان ها فعالیت خود را آغاز نمود. بالغ بر 20000 کاربر در انجمن عضویت دارند و بیش از 300 اثر داستانی توسط جوانان در این انجمن نوشته شده است.
دیوان در سال 1403 مجوزهای لازم را دریافت نموده و در پایگاه جدید فعالیت خود را ادامه می دهد. متقاضیان میتوانند با ثبت نام در سایت از آموزش های نویسندگی استفاده نمایند، کتاب خود را بنویسند و در انجمن های مختلف به گفتگو، نقد، گویندگی و ... بپردازند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " انجمن نویسندگی دیوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت . طراح سایت : گروه هاویر - محمدحسین کریمی.